با توجه به میزان دسترسی امروز مردم به اینترنت، اگر به شما بگویم تعداد افرادی که هر روز آنلاین میشوند بیشتر از تصور شماست و روز به روز هم به آن اضافه میشود، باور میکنید؟
در واقع، طبق تحقیقات جهانی، استفاده “ثابت” از اینترنت در میان بزرگسالان فقط در سه سال گذشته ۵ درصد افزایش داشته است. این افزایش استفاده از اینترنت باعث شده که نوع خرید مردم نیز از خریدهای فیزیکی و حضوری به خرید آنلاین تغییر کند.
در این میان این بازاریابی بوده است که در هر دو نوع خرید ارتباط شما را با مخاطبان و مشتریان حفظ کرده است و راهی برای فروش بیشتر شما بوده است. امروزه مفهوم بازاریابی با قدیم فرق کرده است و بستری به اسم اینترنت محلی است که کسب و کارها به دنبال فروش و معرفی برند خود هستند.
دیجیتال مارکتینگ یا همان بازاریابی دیجیتال به هر شکلی از بازاریابی که به صورت آنلاین انجام میشود، گفته میشود.
در بسیاری از شرکتها و سازمان، دیجیتال مارکتینگ به عنوان یک روش واقعاً موثر برای جذب، تعامل و همچنین فروش آنلاین، استفاده میشود. اما هستند کسانی که هنوز هم سوالات زیادی در مورد بازاریابی دیجیتال دارند و دوست دارند تا بیشتر درباره این مفهوم بدانند. بنابراین، تصمیم گرفتیم به سؤال تمام آنها پاسخ دهیم. بنابراین، تعریف دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ شامل تمام فعالیتهای بازاریابی میشود که از طریق بستری به نام اینترنت صورت میپذیرد. مشاغل از کانالهای دیجیتال مانند موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل و سایر وبسایتها برای ارتباط با مشتریان فعلی و احتمالی خود استفاده میکنند.
یک دیجیتال مارکتر ممکن است بگوید که دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی درونگرا مفاهیم یکسانی دارند، اما در اصل تفاوتهای جزئی در این دو وجود دارد.
نقش دیجیتال مارکتینگ در شرکتها چیست؟
بازاریابی سنتی معمولا به این صورت است که تبلیغات به صورت چاپی، ارتباط تلفنی با مشتریان یا به صورت فیزیکی و حضوری انجام میشود، اما نقطه مقابل آن بازاریابی دیجیتال کاملا به صورت آنلاین و الکترونیکی رخ میدهد. این بدان معناست که شرکتها و برندها امکانات بسیار بیشتری برای دسترسی به مشتریان بیشتر از جمله ایمیل، ویدئو، شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو در اختیار دارند.
در تمام مراحل دیجیتال مارکتینگ آگاهی از برند حرف اول و آخر را میزند و یک اصل به شمار میآید. در دنیای آنلاین امروز، تمام کسب و کارها وبسایت دارند و داشتن وبسایت را از واجبات کسب و کار خود میدانند. حتی اگر وبسایت نداشته باشند، سعی میکنند تا در شبکههای اجتماعی یا دیگر کانالها حضور پررنگی داشته باشند. محتوای دیجیتال و بازاریابی آن به قدری در میان کسب و کارها رایج است که اکنون مصرف کنندگان از کسب و کارها انتظار دارند تا یکی از ابزارها دیجیتال را در اختیار داشته باشند و بسیاری از کسب و کارها این ابزارها را راهی برای جلب اعتماد مشتری میدانند.
اگر بخواهیم به صورت خلاصه در مورد اهمیت دیجیتال مارکتینگ برای شرکتها بگوییم، به عنوان یک مالک کسب و کار برای اینکه در بازار و در میان رقبا بتوانید خود را برجستهتر کنید، باید در پروسه استخدام خود به افراد ماهر در دیجیتال مارکتینگ اهمیت دهید و از ترفندها و علم دیجیتال مارکتینگ در کسب و کار خود استفاده کنید.
با اینکه بازاریابی دیجیتال روشها و استراتژیهای بسیاری برای انجام پیش روی شما قرار داده است، اما با این حال میتوانید خلاقیت به خرج دهید و سراغ روشهای نوین و همچنین مواردی بروید که باقی کسب و کارها از آن نتیجه گرفتند. با استفاده از دیجیتال مارکتینگ، میتوانید از ابزارهایی مانند داشبورد تجزیه و تحلیل برای نظارت بر موفقیت و بازگشت سرمایه در کمپینهای خود استفاده کنید و بیشتر از آنچه میتوانید با یک محتوای تبلیغاتی سنتی – مانند بیلبورد یا تبلیغ چاپی به دست آورید، بهره ببرید.
تعریف هر کسب و کار از دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ به استفاده از تاکتیکها و کانالهای دیجیتالی متعدد برای ارتباط با مشتریانی که بیشتر اوقات خود را در بستر آنلاین میگذرانند، تعریف میشود. از خود وبسایت گرفته تا تمام کانالهای آنلاین یک کسب و کار – تبلیغات دیجیتال، بازاریابی از طریق ایمیل، بروشورهای آنلاین و موارد دیگر – تاکتیکهای بسیاری برای انجام وجود دارد که همه آنها زیر چتر “دیجیتال مارکتینگ” قرار میگیرند.
بهترین بازاریابهای دیجیتال به خوبی روی آنچه میخواهند در کمپینهای دیجیتال انجام دهند و اهدافی که قرار است با مارکتینگ به آن برسند، واقف هستند. دیجیتال مارکترها بسته به اهداف استراتژی بازاریابی خود، میتوانند از طریق کانالهای رایگان و پولی که در اختیار دارند، اهداف خود را عملی کنند.
به عنوان مثال یک بازاریاب محتوایی در تیم دیجیتال مارکتینگ میتواند سراغ تهیه محتواهایی برای وبلاگ برود، که ثابت شده این کار در سالهای اخیر بیشترین میزان جذب مخاطب را داشته است. دیجیتال مارکترها در شبکههای اجتماعی ممکن است سراغ تهیه پستهایی برای پیج کسب و کارها بروند، حتی برای تبلیغات در این پلتفرمها نیز محتوا آماده کنند و در نهایت با انتشار محتوا به ارتقا پستهای وبلاگ کمک کند. مارکترها در بخش ایمیل مارکتینک کمپینهای ایمیلی تدوین و اجرا کنند و در آن کمپین از محصول و یا پروموشنهای جدید به کاربران میگویند.
انواع دیجیتال مارکتینگ
بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
بازاریابی محتوا
بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی
پرداخت به ازای کلیک (PPC)
افیلیت مارکتینگ
تبلیغات نیتیو
اتوماسیون بازاریابی و فروش
ایمیل مارکتینگ
بازاریابی آنلاین
بازاریابی درونگرا
محتوای حمایت شده یا دارای اسپانسر
در ادامه خلاصهای از رایجترین روشهای بازاریابی دیجیتال و کانالهای درگیر در این پروسه خواهیم گفت.
بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
کل آنچه در سئو و یا بهینه سازی موتورهای جستجو انجام میشود برای “رتبه بندی” بالاتر در صفحات نتایج موتور جستجو است و در نتیجه میزان بازدید ارگانیک (یا رایگان) وبسایت شما افزایش مییابد. کانالهایی که از سئو بهرهمند میشوند شامل وبسایتها، وبلاگها و اینفوگرافیکها میشوند.
برای اینکه رتبه وبسایت خود را افزایش دهید، چندین روش وجود دارد که همه در پروسه سئو قرار میگیرند. این روشها شامل موارد زیر میشود:
سئو داخلی یا On-page: این روش سئو به طور خاص بر روی تمام محتواهای وبسایت در تمام صفحات انجام میشود. با تحقیق روی کلمات کلیدی و میزان جستجوی آنها، میتوانید به سؤالات خوانندگان پاسخ دهید و در صفحه نتایج جستجو (SERP)، رتبه بالاتری داشته باشید.
سئو خارجی یا Off-page: این نوع سئو بر روی کلیه فعالیتهایی تمرکز دارد که به جستجوهای خارج از سایت مربوط میشود. “چه چیزهایی خارج از وبسایت میتواند بر روی سئوی آن تأثیر بگذارد؟” این سؤالی است که به عنوان یک مدیر کسب و کار ممکن است بپرسید و پاسخ آن میتواند لینک سازی خارجی یا همان بک لینک باشد. میزان لینکی که میتوانید از منتشر کنندگان محتوا دریافت کنید و “آتوریتی” وبسایتهای منتشر کننده محتوا، میتواند بر میزان رتبه بندی شما بر روی کلمات کلیدی مهم تأثیر بگذارد. در این روش میتوانید محتواهای جذابی تولید کنید و وبسایتهای ناشر را به سمت محتوای خود جذب کنید تا بتوانید بک لینکهایی رایگانی به دست آوردید که تمام آنها برای رتبه گرفتن و سئوی وبسایت شما مفید هستند.
سئو تکنیکال یا فنی: این نوع سئو بر روی باطن وبسایت شما و نحوه کدگذاری صفحات شما متمرکز است. فشرده سازی تصاویر، دادههای ساختار یافته و بهینه سازی فایل CSS همه اشکالات فنی هستند که میتوانند سرعت بارگذاری وبسایت شما را افزایش دهند و این موضوع مهمترین فاکتور در رتبه گرفتن وبسایت شما در نتایج جستجو به شمار میآید.
بازاریابی محتوا
این اصطلاح به معنای تولید و ترویج محتوا به منظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک، افزایش لید و هدایت مشتری به سمت وبسایت میباشد. کانالهایی که میتوانند در استراتژی بازاریابی محتوای شما نقش داشته باشند عبارتاند از:
پستهای وبلاگ: نوشتن و انتشار مقالات در وبلاگ به شما کمک میکند تا تخصص صنعت خود را به نمایش بگذارید و باعث ایجاد ترافیک از جستجوی ارگانیک برای تجارت خود شوید. در نهایت این کار به شما فرصت بیشتری میدهد تا بازدیدکنندگان وبسایت را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید و در نهایت لید را افزایش دهید.
کتابهای الکترونیکی: کتابهای الکترونیکی محتواهای طولانی و مفیدی هستند که به آموزش بیشتر بازدید کنندگان وبسایت شما کمک میکنند. همچنین به شما این امکان را میدهند تا محتوایی برای افزایش اطلاعات مخاطب و مشتری ایجاد کنید، برای کسب و کار خود افزایش لید به وجود آورید و مشتریان را در سفر خرید خود هدایت کنید.
اینفوگرافیها: گاهی اوقات، خوانندگان به دنبال تصویر هستند تا متن. اینفوگرافیک نوعی محتوای بصری است که به بازدیدکنندگان وبسایت کمک میکند تا به مفاهیمی که به دنبال آنها هستند دست پیدا کنند.
بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی
این روش باعث افزایش آگاهی از برند و همچنین ترویج محتوای شما در شبکههای اجتماعی میشود، تا با کمک آن ترافیک وبسایت خود را افزایش دهید و در نهایت لید را افزایش دهید. کانالهایی که میتوانید در بازاریابی شبکههای اجتماعی استفاده کنید شامل موارد زیر میشود:
فیسبوک
توییتر
لینکدین
اینستاگرام
اسنپ چت
پینترست
پرداخت به ازای کلیک (PPC)
PPC روشی برای هدایت ترافیک به وبسایت به ازای مبلغی است که بابت هر بار کلیک روی تبلیغ شما پرداخت میشود. یکی از رایجترین روشها در این روش بازاریابی دیجیتال، گوگل ادز است که به شما این امکان را میدهد که در صفحات ابتدایی نتایج جستجو تبلیغ خود را قرار دهید و به این ترتیب هدایت به سمت وبسایت را به ازای هر کلیک و پرداخت هزینه افزایش دهید. کانالهای دیگری که میتوانید در PPC استفاده کنید عبارتاند از:
تبلیغات پولی در فیسبوک: در این روش، کاربران میتوانند ویدیو، پست تصویری یا نمایش اسلایدی، را منتشر کنند که فیسبوک آن را به فیدهای خبری افرادی قرار میدهد که محتوای آن و مخاطبان آن با محتوا و نوع مخاطبان شما همخوانی دارد و در یک راستا است.
کمپینهای تبلیغاتی توییتر: در این روش، برای قرار گرفتن محتوا در بالای فید توییتها هزینه پرداخت میشود و محتوای شما به مخاطبان بیشتری نشان داده میشود و همچنین میتوانید سراغ تبلیغاتی بروید که پروفایل شما به مخاطبان نشان داده شود. همه اینها به هدف خاصی که شما از اجرای کمپین دارید مربوط میشود. این هدف میتواند ترافیک وبسایت، افزایش دنبال کنندگان در توییتر، اینگیجمنت بیشتر با حساب کاربری و حتی افزایش میزان دانلود اپلیکیشن باشد.
تبلیغات در لینکدین: در این روش، کاربران میتوانند با توجه به صنعت و پیشینه خود، هزینه کنند تا مستقیماً به کاربران خاص در لینکدین پیام ارسال کنند.
افیلیت مارکتینگ
این نوعی تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن برای فروش محصولات یا خدمات شخص دیگری در وبسایت خود کمیسیون دریافت میکنید. کانالهای بازاریابی وابسته به این روش شامل موارد زیر میشود:
قرار دادن ویدیوی تبلیغاتی در یوتیوب و کسب درآمد از آن.
اشتراک گذاری لینک افیلیت از حساب شبکههای اجتماعی و یا وبسایت خود.
تبلیغات نیتیو
تبلیغات نیتیو به تبلیغاتی اطلاق میشود که در درجه اول از طریق محتوا هدایت میشود و در کنار سایر مطالب غیر پرداختی در یک پلتفرم نمایش داده میشود. کسب و کارها در هر قسمت از وبسایت خود این تبلیغات را منتشر میکنند و معمولا پلتفرمهایی برای اینگونه تبلیغات وجود دارد.
اتوماسیون بازاریابی فروش
اتوماسیون بازاریابی به نرم افزاری گفته میشود که در خدمت خودکار سازی عملیات کلی بازاریابی شما است. بسیاری از بخشهای بازاریابی میتوانند کارهای تکراری را تا به امروز به صورت دستی انجام میدادند، خودکار کنند، مانند:
ارسال ایمیل خبرنامه: اتوماسیون ایمیل تنها امکان ارسال اتوماسیون ایمیل خبرنامه را به شما نمیدهد. همچنین به شما این امکان را میدهد تا لیست مخاطبان خود را کوچکتر و بزرگتر کنید، بنابراین خبرنامه شما تنها برای افرادی خاص ارسال میشود.
زمان بندی ارسال پست در شبکههای اجتماعی: اگر میخواهید کسب و کار خود را در شبکههای اجتماعی برجسته کنید، باید به صورت مداوم پست منتشر کنید. این موضوع باعث میشود که ارسال دستی پست در شبکهها کمی سخت شود. ابزارهای برنامه ریزی شبکههای اجتماعی محتوای شما در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند، بنابراین میتوانید زمان بیشتری را با تمرکز بر استراتژی محتوا صرف کنید.
چرخه افزایش لید: افزایش لید و تبدیل آن به مشتری، میتواند یک روند طولانی باشد. شما میتوانید با ارسال نامههای الکترونیکی خاص و محتوای خاص، هنگامی که هدف خاصی برای خود تعیین میکنید، این فرآیند را خودکار کنید.
ردیابی و گزارش کمپین: کمپینهای بازاریابی در هر شرکت ممکن است تعداد بالایی داشته باشند و شامل ایمیل مارکتینگ، بازاریابی محتوا، سئو صفحات وب، تماسهای تلفنی و موارد دیگر باشند. اتوماسیون بازاریابی میتواند به شما کمک کند هر آنچه را که انجام میدهید، بر اساس کمپین مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین را براساس پیشرفتی که همه این مؤلفهها در طول زمان به دست میآورند، ردیابی کنید.
بازاریابی آنلاین
بازاریابی آنلاین عملی است که میتوانید با استفاده از نشریات دیجیتال، وبلاگها و سایر وبسایتهای مبتنی بر محتوا، انجام دهید. این روش تقریباً شبیه بازاریابی سنتی است، اما در فضای آنلاین صورت میپذیرد. کانالهایی که میتوانید در بازاریابی آنلاین خود استفاده کنید عبارتاند از:
ارتباط خبرنگاران از طریق شبکههای اجتماعی: به عنوان مثال گفتگو با خبرنگاران در توییتر یک روش عالی برای ایجاد ارتباط با مطبوعات است که این فرصت را برای شما فراهم میکند که ارتباط شرکت خود با رسانهها را حفظ کنید.
نظرات آنلاین درباره شرکت شما: وقتی فردی به صورت آنلاین درباره شرکت و کسب و کار شما نظر بدهد، چه این نظر خوب باشد و جه بد، حرفهای نیست که به آن پاسخ ندهید. برعکس، پاسخگوییهای شما باعث میشود که برند شما انسانیتر به نظر برسد و با پاسخ دادن اعتبار خود را حفظ و افزایش دهید.
کامنتهای دارای اینگیجمنت بالا بر روی وبسایت یا وبلاگ: همان کاری که شما در شبکههای اجتماعی برای پاسخ دادن به نظرات در پیش میگیرید، باید در مورد نظرات وبسایت و وبلاگ نیز انجام دهید و به این ترتیب میزان تعامل کاربر با وبسایت خود را افزایش دهید.
بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما در هر مرحله از سفر خریدار مشتری مشتاق را جذب میکنید و با او تعامل خواهید داشت. شما میتوانید از هر روش بازاریابی دیجیتال ذکر شده در بالا، در طول یک استراتژی بازاریابی درونگرا استفاده کنید تا تجربه مشتری را به بهترین تجربه تبدیل کنید. در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی آورده شده است:
وبلاگ نویسی در مقابل تبلیغات پاپ آپ
بازاریابی ویدیویی در مقابل تبلیغات تجاری
ارسال ایمیل برای مخاطبان خاص به جای ارسال ایمیل اسپم
تیم دیجیتال مارکتینگ
همانطور که در مسیر شغلی مدیر مارکتینگ آمده است، استخدام کارشناس دیجیتال مارکتینگ در هر شرکتی از واجبات است. آنها وظیفه آگاهی از برند و افزایش لید از طریق همه کانالهای دیجیتالی – چه رایگان و چه پولی – را در اختیار دارند که این کانالها شامل شبکههای اجتماعی، وبسایت خود شرکت، رتبه بندی در موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات کلیکی و وبلاگ شرکت میشود.
دیجیتال مارکترها معمولا روی یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) متفاوت برای هر کانال تمرکز میکنند تا بتوانند عملکرد شرکت را به درستی برای هر شاخص اندازه گیری کنند. به عنوان مثال شاخص کلیدی عملکرد (KPI) یک بازاریاب دیجیتال که مسئول سئو است، “ترافیک ارگانیک” وبسایت است – که این میزان با توجه به میزان بازدیدکنندگان وبسایت که از طریق نتایج جستجوی گوگل به وبسایت هدایت میشود، محاسبه میشود.
بازاریابی دیجیتال امروزه بسیار گسترده انجام میشود. در شرکتهای کوچک، یک متخصص ممکن است همزمان تمام کارهای دیجیتال مارکتینگ را انجام دهد. در شرکتهای بزرگتر، اهداف دیجیتال مارکتینگ بر دوش افراد متخصص در هر بخش است که هر کدام KPI مخصوص به خود را دارند. در تیم دیجیتال مارکتینگ استخدام مدیر دیجیتال مارکتینگ از اصلیترین کارها است تا این فرد بتواند تیم را برای رسیدن به اهداف بازاریابی هدایت کند.
در اینجا چند نمونه از این متخصصان آورده شده است:
مدیر سئو
KPI اصلی: ترافیک ارگانیک
طبق آنچه در مسیر شغلی سئو آمده است، مدیران سئو کسب و کار را در گوگل رتبه بندی میکنند. این افراد در تیم بازاریابی با استفاده از روشهای مختلف به بهینه سازی وبسایت در موتورهای جستجو میپردازند، که این شخص ممکن است مستقیماً با تولیدکنندگان محتوا کار کند تا اطمینان حاصل کند که محتوای تولید شده آنها در گوگل به خوبی نتیجه خواهد گرفت – حتی اگر شرکت این محتوا را در شبکههای اجتماعی نیز ارسال کند.
متخصص بازاریابی محتوا
KPI اصلی: زمان حضور کاربر در صفحه، بازدید کلی وبلاگ، مشترکان کانال یوتیوب
متخصصان بازاریابی محتوا افرادی هستند که محتواهای مناسب تولید میکنند. آنها مرتباً تقویم وبلاگ نویسی شرکت را ردیابی میکنند و به یک استراتژی محتوایی که شامل ویدیو نیز باشد، برای شرکت تدوین میکنند. این متخصصان غالباً با افراد در بخشهای دیگر کار میکنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپینهای راه اندازی شده با محتوای تبلیغاتی در هر کانال دیجیتال همخوانی داشته باشد.
مدیر شبکههای اجتماعی
KPI اصلی: افزایش تعداد دنبال کننده، ایمپرشن، اشتراک گذاری محتوا و پروفایل
نقش مدیر شبکههای اجتماعی از عنوان آسان آن قابل حدس است، اما اینکه کدام شبکههای اجتماعی را برای شرکت مدیریت میکنند، به نوع صنعت بستگی دارد. آنها برنامه ارسال پست در شبکههای اجتماعی شرکت را تدوین میکنند. این کارمند همچنین ممکن است با متخصص بازاریابی محتوا همکاری کند تا در مورد استراتژی محتوا در شبکههای اجتماعی به یک جمع بندی برسند.
(توجه: در میان KPIهای بالا، ایمپرشن “impressions” به دفعات نمایش پستهای پیج در فید کاربر اطلاق میشود.)
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
KPI اصلی: نرخ باز کردن ایمیل، نرخ کلیک کمپین و نرخ تبدیل
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی و فروش این امکان را به کل تیم بازاریابی میدهد تا رفتار مشتریان خود را درک کنند و با استفاده از ابزارهای اتوماسیون رشد کسب و کار و کمپینها را بسنجند. از آنجایی که بسیاری از فعالیتهای بازاریابی توضیح داده شده در بالا ممکن است جدا از یکدیگر انجام شوند، به همین دلیل بسیار مهم است که فردی تمام فعالیتهای بازاریابی را دریابی کند.
بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی دیجیتال
در ظاهر، این دو شبیه به نظر میرسند: هر دو در درجه اول به صورت آنلاین رخ میدهند و هر دو بر روی ایجاد محتوای دیجیتالی برای مصرف مردم تمرکز دارند. پس چه تفاوتی دارند؟
اصطلاح “بازاریابی دیجیتال” تفاوتی بین تاکتیکهای فشار و کشش بازاریابی (یا آنچه اکنون ممکن است از آن به عنوان روشهای “درونگرا” و “برونگرا” یاد کنیم) فرقی نمیگذارد. هر دو هنوز هم میتوانند زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار بگیرند.
تاکتیکهای برونگرا در دیجیتال مارکتینگ، یک پیام بازاریابی را مستقیماً در مقابل تعداد بیشتری از افراد در فضای آنلاین قرار میدهد – صرف نظر از این که این موضوع مرتبط باشد یا مورد استقبال قرار گیرد. به عنوان مثال، تبلیغات بنری جذاب که در بالای بسیاری از وبسایتها مشاهده میکنید، سعی دارند تا کالا را به همه افراد نشان دهند که شامل افرادی نیز میشود که به آن کالا نیاز ندارند.
از طرف دیگر، بازاریابهایی که از تاکتیکهای درونگرا دیجیتال استفاده میکنند، از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود به وبسایتهای خود استفاده میکنند. یکی از سادهترین و در عین حال قدرتمندترین داراییهای بازاریابی دیجیتال درونگرا، وبلاگ است که نیاز مشتری را به طور کاملا حرفهای برطرف میکند.
آیا بازاریابی دیجیتال برای همه مشاغل مفید است؟
بازاریابی دیجیتال میتواند برای هر کسب و کاری در هر صنعت مفید باشد. صرف نظر از آنچه شرکت شما میفروشد، بازاریابی دیجیتال میتواند با شناسایی پرسونای خریداران و شناسایی نیازهای مخاطبان به شما در تولید محتوای ارزشمند کمک کند. با این حال، این بدان معنا نیست که همه مشاغل باید استراتژی بازاریابی دیجیتال را به یک شیوه اجرا کنند.
بازاریابی دیجیتال B2B
اگر شرکت شما (B2B) است، احتمالاً فعالیت شما در زمینه بازاریابی دیجیتال حول افزایش تبدیل آنلاین متمرکز است و هدف نهایی این است که کسی با یک فروشنده صحبت کند. به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل باکیفیت از طریق وبسایت و پشتیبانی است.
بازاریابی دیجیتال B2C
اگر شرکت شما بر روی فروش تمرکز دارد و مخاطب آن مردم عادی است (B2C)، احتمالاً هدف شما از فعالیتهای بازاریابی دیجیتال جذب و هدایت افراد به وبسایت و مشتری شدن آنها بدون نیاز به مکالمه با بخش فروش است.
به همین دلیل، شما احتمالاً کمتر بر روی “معیارها” به معنای سنتی آنها تمرکز میکنید و بیشتر تمرکز خود را بر روی سفر مشتری میگذارید، یعنی از لحظهای که شخصی به وبسایت شما میآید، تا لحظه خرید او. در این حالت توضیحات محصول در وبسایت شما در رأس هر کاری قرار دارد و شما ممکن است نیاز به استفاده از CTA (دکمه دعوت به عمل) بسیار قوی و اثرگذار داشته باشید.
برای شرکتهای B2C، کانالهایی مانند اینستاگرام و پینترست اغلب میتوانند با ارزشتر از پلتفرمهایی مانند لینکدین باشند.
چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند با استفاده از روشهای سنتی مخاطبان بیشتری نسبت به آنچه میتوانستید داشته باشید به دست آورید و افرادی را که به احتمال زیاد محصول یا خدمات شما را خریداری میکنند، هدف قرار دهید. علاوه بر این، اغلب مقرون به صرفهتر از تبلیغات سنتی است و به شما این امکان را میدهد موفقیت را به صورت روزانه اندازه گیری کنید و بر روی اهداف خاصی تمرکز کنید.
چند مزیت عمده در دیجیتال مارکتینگ وجود دارد. بیایید به چهار مورد آن بپردازیم.
۱. شما میتوانید فقط کاربرانی را هدف قرار دهید که به احتمال زیاد محصول یا خدمات شما را خریداری میکنند
اگر تبلیغاتی را در تلویزیون، در یک مجله یا یک بیلبورد قرار دهید، هیچ محدودیتی برای انتخاب مخاطب نخواهید داشت و طیف وسیعی از افراد را هدف قرار میدهید. البته شما میتوانید در یک مجله مخاطبان خاصی را هدف قرار دهید که به طور مداوم آن مجله را دنبال میکنند که این تیری در تاریکی است.
دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد، مخاطبان کاملاً مشخصی را شناسایی و هدف قرار دهید و پیامهای بازاریابی خود به صورت شخصی و با بازدهی بالا را برای آن مخاطبان ارسال کنید.
در نهایت، بازاریابی دیجیتال شما را قادر میسازد تا تحقیقات لازم برای شناسایی پرسونای خریدار خود را انجام دهید و به شما این امکان را میدهد استراتژی بازاریابی خود را با گذشت زمان اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید که به خریداران واقعی دست پیدا میکنید. از همه بهتر، بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا در گروههای فرعی نیز بازاریابی را انجام دهید. اگر محصولات یا خدمات مختلفی را به اشخاص مختلف میفروشید، این به ویژگی میتواند برای شما مفید است.
۲. نسبت به روشهای سنتی بازاریابی مقرون به صرفه است
بازاریابی دیجیتال این امکان را برای شما فراهم میکند که به صورت روزانه کمپینها را ردیابی کنید و در صورت عدم بازگشت سرمایه (ROI) بالا، مبلغی را که در یک کانال خاص خرج میکنید، کاهش دهید. این حالت را نمیتوان در بازاریابی به روش سنتی انجام داد. شما به هیچ عنوان نمیتوانید عملکرد کمپین بیلبوردی خود را بررسی کنید و میزان بازگشت سرمایه از آن را اندازه گیری کنید.
به علاوه، با بازاریابی دیجیتال، شما کنترل کاملی بر محل انتخاب پول خود دارید. شاید شما به جای پرداخت هزینه کمپینهای PPC، هزینه برای نرم افزاری پرداخت کنید که به شما در طراحی پست اینستاگرام کمک میکند. یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را میدهد تا به طور مداوم تغییر داشته باشید و روند را عوض کنید تا اطمینان حاصل کنید که هرگز در کانالهایی که عملکرد خوبی ندارند، پولی تلف نمیکنید.
به عنوان مثال، اگر در یک تجارت کوچک با بودجه محدود کار میکنید، ممکن است سرمایه گذاری در شبکههای اجتماعی، وبلاگ نویسی یا استخدام کارشناس سئو برای انجام کارهای مربوط به سئو را امتحان کنید – سه استراتژی میتوانند بازدهی بالایی برای شما داشته باشند.
۳. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را میدهد در صنعت خود از رقبای بزرگتر پیشی بگیرید
اگر برای یک تجارت کوچک کار میکنید، احتمالاً برای شما سخت است که با مارکترهای بزرگ صنعت خود رقابت کنید. بسیاری از آنها میلیونها تومان سرمایه برای تبلیغات تلویزیونی یا تبلیغات بیلبوردی در سراسر کشور دارند. خوشبختانه، روشهای بسیاری وجود دارد که با کمک آنها میتوانید از رقبای بزرگ خود پیشی بگیرید.
به عنوان مثال، رفتن سراغ کلمات کلیدی بلندتر و تولید محتوایی با کیفیت به شما در رتبه بندی در موتورهای جستجو برای این کلمات کلیدی کمک میکند. موتورهای جستجو برایشان مهم نیست که کدام برند در صنعت خود بزرگترین است؛ موتورهای جستجو محتوایی را که بیشترین بازتاب را در بین مخاطبان دارد، در اولویت قرار میدهند.
علاوه بر این، شبکههای اجتماعی شما را قادر میسازند تا از طریق بازاریابی تاثیرگذار به مخاطبان جدید دسترسی پیدا کنید. ممکن است بسیاری از برندهای بزرگ را در شبکههای اجتماعی دنبال نکنید، اما اینفلوئنسر هایی را دنبال میکنید که گهگاه محصولات یا خدماتی که دوست دارند را به نمایش میگذارند و تبلیغ میکنند، که ممکن است برای شرکتهای کوچک باشند.
۴. بازاریابی دیجیتال قابل اندازه گیری است
بازاریابی دیجیتال تمام آن معیارهای مهم اندازه گیری را به شما ارائه میدهد – از جمله میزان نمایش، اشتراک گذاریها، بازدیدها، کلیکها و زمان ماندن در صفحه، تمام آن معیارهایی است که برای دیجیتال مارکتینگ مهم هستند. این یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال است. در حالی که تبلیغات سنتی میتواند برای اهداف خاصی مفید باشد و بزرگترین محدودیت آن قابل اندازه گیری بودن است.
برخلاف بیشتر فعالیتهای بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه میدهد نتایج دقیق را در هر زمان ببینند. اگر تا به حال در روزنامهها تبلیغ کرده باشید، متوجه خواهید شد که ردیابی میزان مشاهده آن صفحه از روزنامه که تبلیغ شما وجود دارد، چقدر سخت و حتی نشدنی است. هیچ راه مطمئنی وجود ندارد که بفهمید آیا آن تبلیغ عامل فروش کل بوده است یا خیر.
از طرف دیگر، با بازاریابی دیجیتال میتوانید میزان بازگشت سرمایه گذاری را از فعالیتهای بازاریابی خود بسنجید.
نحوه انجام بازاریابی دیجیتال
۱. اهداف خود را مشخص کنید
هنگامی که برای اولین بار قرار است بازاریابی دیجیتال را آغاز کنید، بسیار مهم است که با تعریف اهداف، کار خود را شروع کنید، زیرا بسته به این اهداف، استراتژی شما تعریف میشود. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، ممکن است بخواهید بیشتر روی جذب مخاطب از سمت شبکههای اجتماعی تمرکز کنید.
یا اگر هدف شما معرفی محصول جدید و یا فروش آن باشد، بهتر این است که شما بر روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید تا در وهله اول خریداران بالقوه را به وبسایت خود جذب کنید. علاوه بر این، اگر هدف شما فروش باشد، میتوانید روی تبلیغات کلیکی و پولی تمرکز کنید و گوگل ادورز را در برنامه و استراتژی بازاریابی خود قرار دهید.
به هر حال، بعد از تعیین بزرگترین اهداف شرکت خود، سادهترین کار تدوین استراتژی بازاریابی خواهد بود.
۲. مخاطبان هدف خود را مشخص کنید
یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال فرصت هدف قرار دادن مخاطبان خاص است – با این حال، اگر ابتدا مخاطبان خود را شناسایی نکنید، نمیتوانید از این مزیت استفاده کنید.
البته توجه به این نکته مهم است که، مخاطب هدف شما ممکن است بسته به کانال یا هدفی که برای یک محصول یا کمپین خاص در نظر گرفتهاید، متفاوت باشد.
به عنوان مثال، شاید شما متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما افراد جوان هستند و ویدیوهای خندهدار و بعضا کوتاه را ترجیح میدهند – اما مخاطبان لینکدین شما افراد حرفهای و مسنتر هستند که به دنبال توصیههای شغلی و حرفهای هستند. برای جلب نظر این مخاطبان مختلف، باید به دنبال این باشید که محتوای خود را تغییر دهید.
۳. برای هر کانال دیجیتالی خود بودجه تعیین کنید
مانند هر فعالیتی در کسب و کارها، باید برای دیجیتال مارکتینگ هم بودجه تعیین کنید و این بودجه به این بستگی دارد که از چه عناصری در بازاریابی دیجیتال خود استفاده میکنید.
اگر قصد شما این است که روی سئو، تولید محتوا و شبکههای اجتماعی تمرکز کنید، خبر خوب این است که شما اصلاً به بودجه زیادی احتیاج ندارید. با بازاریابی درونگرا، تمرکز اصلی بر ایجاد محتوای با کیفیت بالا خواهد بود که برای مخاطب هدف شما تولید میشود که این کار تنها به سرمایه گذاری روی زمان نیاز دارد.
با استفاده از بازاریابی برونگرا مانند تبلیغات آنلاین و ایمیل مارکتینگ، بدون شک به بودجهای درست نیاز خواهید داشت. هزینه آن به این بستگی دارد که از چه بسترهایی برای تبلیغات خود استفاده کنید.
به عنوان مثال، با کمک تبلیغات کلیکی و گوگل ادورز میتوانید سراغ کلمات کلیدی بروید که در صنعت شما بیشترین اثرگذاری را دارند. بسته به کلمه کلیدی، هزینه این تبلیغات میتواند مقرون به صرفه یا بسیار گران باشد، به همین دلیل بسیار خوب خواهد شد که از قبل هزینه و میزان بودجه خود را مشخص کنید.
۴. تعادل خوبی بین استراتژیهای دیجیتال پولی و رایگان برقرار کنید
برای اینکه از بازاریابی دیجیتال بهترین نتیجه را بگیرید به این احتیاج دارید که هم روی تبلیغات پولی و هم روی تبلیغات رایگان به یک اندازه تمرکز داشته باشید و تعادل را بین این دو برقرار کنید.
به عنوان مثال، اگر وقت خود را صرف شناخت پرسونای مخاطب کنید میتوانید به خوبی نیازهای مخاطبان خود را شناسایی کنید و روی ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت برای جذب و تبدیل آنها تمرکز کنید، پس با وجود حداقل تبلیغات، در شش ماه اول احتمالاً نتایج خوبی با میزان خرج پایین به دست خواهید آورد.
با این حال، اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتال شما باشد، نتایج ممکن است حتی سریعتر خود را نشان دهند.
در نهایت، توصیه میشود که برای دستیابی به موفقیت پایدار و طولانی مدت، بر روی سئو، محتوا و شبکههای اجتماعی بیشتر تمرکز کنید تا نسبتا هزینهی کمتری صرف کنید.
در صورت تردید، هر دو را امتحان کنید و با رسیدن به اینکه کدام کانالها – پولی یا رایگان – بهترین عملکرد را برای برند شما دارند، روند بازاریابی خود را تکرار کنید.
۵. منابع دیجیتالی خود را برای موبایل بهینه کنید
یکی دیگر از مؤلفههای اصلی بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایل است. در حقیقت، استفاده از تلفنهای هوشمند به طور کلی زمان بسیار زیادی از روز مردم را به خود اختصاص میدهند در حالی که استفاده مردم از لپتاپ و همچنین استفاده از شبکههای اجتماعی در نسخه وب بسیار کمتر است.
این بدان معنی است که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر شبکههای اجتماعی و سایر منابع دیجیتال برای دستگاههای تلفن همراه ضروری است. اگر شرکت و وبسایت شما دارای اپلیکیشن است که کاربران از طریق آن برای خرید اقدام میکنند، این اپلیکیشن نیز زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار میگیرد.
کسانی که از طریق دستگاههای تلفن همراه با شرکت شما به صورت آنلاین در ارتباط هستند، باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که افراد روی دسکتاپ دارند. اهداف شما در این زمینه میتواند شامل طراحی ریسپانسیو وبسایت بر روی نسخه موبایل و همچنین تجربه کاربری عالی بر روی موبایل باشد تا کار با آن راحتتر شود. همچنین میتوانید در اهداف خود این موضوع را نیز قرار دهید که مسیر خرید مشتری و فرمهای مورد نیاز را کاهش دهید. در مورد تصاویر شبکههای اجتماعی، بسیار مهم است که در طراحی آن مقیاس و اندازه تصاویر در موبایل را در نظر بگیرد و این موضوع را لحاظ کنید که نوشته در گوشی موبایل کوچکتر میشود.
۶. تحقیقات کلمات کلیدی را انجام دهید
بازاریابی دیجیتال به معنای دستیابی به مخاطبان هدفمند از طریق محتوای مشخص است – همه اینها بدون تحقیق کاربردی در مورد کلمات کلیدی اتفاق نمیافتد.
انجام تحقیق کلمات کلیدی برای بهینه سازی وبسایت و محتوای شما برای سئو و اطمینان از اینکه افراد میتوانند از طریق موتورهای جستجو کسب و کار شما را پیدا کنند، بسیار مهم است. علاوه بر این، تحقیق و بررسی کلمات کلیدی در شبکههای اجتماعی نیز میتواند برای بازاریابی محصولات یا خدمات شما در کانالهای مختلف اجتماعی نیز مفید باشد.
حتی اگر یک استراتژیست تمام وقت در مورد سئو سایت خود ندارید، باز هم میتوانید تحقیقات مربوط به کلمات کلیدی را انجام دهید. سعی کنید لیستی از کلمات کلیدی با عملکرد بالا که مربوط به محصولات یا خدمات شما هستند، تهیه کنید و برای اینکه بیشتر به هدف خود برسید سراغ کلمات بلندتر بروید.
۷. پس از تجزیه و تحلیل استراتژیهای موفق را تکرار کنید
سرانجام، برای تدوین یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر برای طولانی مدت، بسیار مهم است که تیم شما یاد بگیرد چگونه بر اساس تجزیه و تحلیل این استراتژی را تدوین کند.
به عنوان مثال، شاید بعد از چند ماه، متوجه میشوید که مخاطبان شما دیگر به محتوای شما در اینستاگرام علاقهای ندارند – اما آنها آنچه را در توییتر توییت میکنید دوست دارند. مطمئناً، این میتواند فرصتی برای شما باشد تا استراتژی خود در اینستاگرام را تغییر دهید، اما همچنین ممکن است نشانه این باشد که مخاطبان شما کانال دیگری را برای مشاهده محتوای برند شما انتخاب کردند.
حتی ممکن است یکی از صفحات قدیمی وبسایت شما دیگر ترافیک سابق را نداشته باشد. در این مورد شما باید محتوای خود در این صفحه را به روز کنید تا مخاطب بیشتر سراغ آن بیاید.
دوره بازاریابی دیجیتال فرصتهای فوق العاده انعطاف پذیری برای رشد مداوم در اختیار مشاغل قرار میدهد – اما این شما هستید که میتوانید از آنها استفاده کنید.
آماده کار در تیم دیجیتال مارکتینگ هستید؟ از اینجا به بعد چه کار باید بکنید؟ با توجه به شرایط حال حاضر بهتر است در دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال شرکت کنید.
اگر در حال حاضر بازاریابی دیجیتال انجام میدهید، مطمئنا به بسیاری از مخاطبان هدف خود دست یافتید. اما اگر تازه به دنبال دیجیتال مارکتینگ هستید، میتوانید با استفاده از منابع مفید و بهترین دوره بازاریابی دیجیتال سراغ یادگیری ترفندها و بایدها و نبایدها آن بروید و به موفقیت شرکتها کمک کنید.
منابع مفید برای دیجیتال مارکتر شدن
شما ممکن است در بازاریابی دیجیتال تازه وارد باشید، یا اندکی درباره دیجیتال مارکتینگ اطلاعات دارید. جزء هر دسته که قرار بگیرید، یک اصل برای هر دوی شما و حتی افراد قدیمی در دیجیتال مارکتینگ وجود دارد و آن هم این است که، بازاریابی دیجیتال به طور مداوم در حال پیشرفت است و شما باید خود را مداوم در مورد آن به روز نگه دارید.
تا زمانی که قرار است در این زمینه فعالیت کنید، باید برای بالا بردن دانش خود زمان بگذارید و مدام سراغ منابع مختلف برای یادگیری بیشتر بروید. برای اینکه به شما در صرفه جویی در وقت کمک کنیم، قصد داریم تا وبسایتهای مطرح و معتبر در آموزش دیجیتال مارکتینگ را معرفی کنیم. این وبسایتها شامل موارد زیر میشوند:
Social Media Today
HubSpot
HubSpot Academy
Neil Patel
Search Engine Journal
Moz SEO Learning Center
SEMRush
Copyblogger
دوره دیجیتال مارکتینگ میتواند انتخاب خوبی برای کار کردن باشد و اگر به این زمینه علاقه دارید میتوانید در این حیطه بسیار موفق عمل کنید و همچنین به موفقیت شغلی نیز برسید. بنابراین، آموزش خود را از امروز آغاز کنید. برای آموزش آن می توانید به سایت بهترین دوره دیجیتال مارکتینگ بروید.
منبع : ایران تلنت
تولید محتوا یعنی چی؟ این سوالی بود که کارمند بیمه از من پرسید و من هم بعد از کلی توضیح دادن فهمیدم اصلاً عنوان شغلی کارشناس تولید محتوا جزو مشاغل تعریف شده نیست! همان روز تصمیم گرفتم حتماً این مقاله را بنویسم تا به زبان ساده توضیح دهم تولید محتوا چیست و به چه دردی میخورد. حتی می توانید در بهترین دوره دیجیتال مارکتینگ هم به طور جامع آن را آموزش ببینید.
راستش را بخواهید خودم هم تا مدتها نمیدانستم تولید محتوا چیست تا این که تاریخچه آن را خواندم، با نمونههای موفق آشنا شدم و مهمتر از همه حالا این شغل اصلی من است. پس مقالهای که قرار است بخوانید چکیدهای ساده و روان برای درک معنی تولید محتوا ، شناخت انواع محتوا، و آشنایی با شغل کارشناس تولید محتوا است.
تولید محتوا یعنی چه؟ برای توضیحات بیشتر و یادگرفتن آن می توانید سایت دوره بازاریابی دیجیتال را ببینید.
اگر همین حالا بروید از هرکسی که کارش تولید محتوا است بپرسید تولید محتوا یعنی چه، احتمالا جواب خودش را میدهد؛ چون دنیای بازاریابی محتوا (Content Marketing) آنقدر گسترده است که هرکسی تعریف خودش را از آن دارد.
اما ما میخواهیم به یک تعریف درست و مختصر از تولید محتوا برسیم.
محتوا همان چیزی است که هر روز با آن سر و کار دارید؛ کلیپهای خندهدار یا عکس و توضیحات محصول که در اینستاگرام میبینید، پادکست که موقع برگشتن از دانشگاه در تاکسی گوش میدهید، ویدیوهای آموزشی در آپارات یا یوتیوب که تماشا میکنید، کتابهای دیجیتال که در موبایل یا کامپیوتر میخوانید و در نهایت همین مقاله که حالا در حال خواندن هستید همه محتوا حساب میشوند.
پس هر چیزی که در دنیای دیجیتال میبینید، میشنوید یا میخوانید به نوعی محتوا حساب میشود.
حالا اگر بخواهیم یک تعریف جامع برای محتوا بدون مثال زدن از انواع محتوا بنویسیم میرسیم به این تعریف:
به هر چیزی که برای انسان قابل درک است و در بستر کانالهای دیجیتال یا غیر دیجیتال قابل انتشار هستند محتوا میگویند.
پس در جواب سوال تولید محتوا چیست میتوانیم بگوییم:
تولید محتوا یعنی خلق هرچیز قابل درک برای انسانها
این تعریف خیلی فارسی سخت و دانشگاهی شد؛ اصلاً این بازاریابی یهو از کجا سر و کلهاش پیدا شد؟ صبر کنید تا در ادامه بهتر توضیح دهم.
تولید محتوا یعنی نوشتن، طراحی، ضبط یا ساخت هرچیزی که انسانها میتوانند درکش کنند و در بستر های مختلف منتشر میکنیم تا به اهدافی مثل کسب درآمد، رسانهسازی و ... برسیم
شاید الان فکر میکنید که خب اگر تولید محتوا یعنی همین عکسهایی که در اینستاگرام پست میکنیم پس کار آنچنان سختی نیست! مقاله نوشتن هم که مثل انشا نوشتن است هرکسی میتواند بنویسد.
پس چرا شرکتها اینقدر دنبال کارشناس تولید محتوا هستند؟ جواب این سوال ریشه در بازاریابی مبتنی بر محتوا (Content Marketing) دارد.
از تولید محتوا تا بازاریابی محتوا
فکر میکنید چرا نصرت گوکچه نزدیک ۴۰ میلیون فالوور در اینستاگرام دارد اما فرضاً شوهر عمه شما که کلی هم ادعای آشپزی دارد، تعداد فالوورهایش از ۲۰۰ تا بیشتر نمیشود؟
نقطه تمایز اصلی بین اکبر که عکسهای خود را در حال کباب زدن در صفحه اینستاگرام منتشر میکند با سرآشپز معروف نصرت گوکچه در هدف و چگونگی تولید محتوا است.
اولاً افراد یا کسبوکارها از تولید محتوا برای اهدافی مثل کسب درآمد، بازاریابی، برندینگ و فروش استفاده میکنند.
دوماً، هر محتوایی نمیتواند در راه رسیدن به این اهداف کمک کند. به زبان ساده هر محتوایی محتوا نیست.
تولید محتوا فقط یک مرحله از چرخه بازاریابی مبتنی بر محتوا است.
چرخهای که به ترتیب شامل مراحل زیر است:
هدفگذاری
تدوین استراتژی محتوا
تولید محتوا
توزیع
تحلیل
اصلاح و بهروزرسانی
فقط خلق محتوا بدون بقیه مراحل فایده زیادی ندارد. مثل این است که دویدن روی تردمیل بدوید، انرژی مصرف کنید اما به هیچ جایی نمیرسید.آموزش های بیشتر تولید محتوا در بهترین دوره بازاریابی دیجیتال
تولید محتوایی مفید است که بتواند برای شما درآمدزایی کند یا بتوانید به واسطه آن تغییری در دنیای اطرافتان ایجاد کنید.
به این ترتیب نصرت میشود سرآشپز معروف دنیا با دهها میلیون فالوور در اینستاگرام اما عکسهای اکبر را فقط باجناقش لایک میکند!
پس دیدیم که به همین راحتی هم نیست.
شاید تا همینجا جواب سوال خودتان را پیدا کردید اما توصیه میکنم ادامه مقاله را بخوانید تا نکات جالبتری از این بازار پر سودای محتوا بدانید.
سر و کله تولید محتوا از کجا پیدا شد؟
اجازه دهید کمی در تاریخ عقبتر برویم.
اولین تولید کننده محتوا غارنشینی بود به نام استونی بالمارت که خودش را در حال شکار گوزن روی دیوار غار نقاشی کرد! اوه ببخشید؛ گفتم کمی ولی خیلی عقب رفتیم.
استونی بالمارت را فراموش کنید اما این نقاشیها هم نوعی تولید محتوا حساب میشود که البته دیگر با تعاریف امروزی مطابقت ندارد.
تولید محتوا یعنی چه تاریخ تولید محتوا با بازاریابی مبتنی بر محتوا گره خورده است. در سایت آموزش دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال آن را یادبگیرید.
مبداء تاریخی تولید محتوا از نظر ما زمانی است که از آن برای «کسب درآمد و بازاریابی» استفاده شد.
یعنی زمانی است که کسبوکارها متوجه شدند تبلیغ خشک و خالی فایدهای ندارد و باید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند؛ آن هم ارتباطی دو طرفه و بلند مدت.یعنی دیگر آدمها گول تبلیغات را نمیخوردند و باید از در دوستی وارد رابطه شد.
کلید این ارتباط تولید محتوا بود.
کسبوکارها شروع به تولید و توزیع محتوایی کردند که مخاطب به آن نیاز یا علاقه داشت.
دقیقاً معلوم نیست اولین بار چه فردی یا کدام کسبوکار این ایده را اجرا کرد. اگر بود حتماً به او لقب پدر تولید محتوا را میدادیم :)
با این حال گفته میشود همه چیز از شرکت John Deere در سال ۱۸۹۵ شروع شد. خب ببینیم آنها چطور این کار را شروع کردند.
مجلهها اولین بستر تولید محتوا بودند
شرکت جان دیر (John Deere) فعلی بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات کشاورزی در جهان است. این شرکت در سال ۱۸۳۷ توسط آهنگر و مخترعی به همین نام بنیانگذاری شد. وقتی کسبوکار جان دیر رونق گرفت مثل بقیه شروع به تبلیغات کرد.
با این که تبلیغات تا حدودی توانست به فروش ادوات کشاورزی کمک کند اما نتوانست یک ارتباط دائمی با مشتریان برقرار کند.
آنها شروع به انتشار مجله کردند اما نه مجلهای مثل بقیه با اخبار زرد و پر از صفحات تبلیغاتی. نام مجله را گذاشتند The Furrow و فقط مخصوص کشاورزان بود. این مجله مطالب آموزشی و خبری درباره کشاورزی دارد و در کنار این مطالب، محصولات تولیدی شرکت John Deere را معرفی میکند.
مجله The Furrow اولین تلاش جدی برای بازاریابی محتوایی است. جالب است بدانید این مجله هنوز هم منتشر میشود. البته وبسایت و شبکههای اجتماعی The Furrow برای نسل جدید جذابیت بیشتری دارند.
اولین سردبیر این مجله آقای Sizemore نکات جالبی درباره سیاست مجله میگفت که هنوز هم کارساز است.
او میگفت:
تمام تمرکز محتوای مجله روی کشاورزان بود نه محصولات شرکت جان دیر. ما مدیران خود را قانع کردیم که داستانها کوتاهتر شوند و از تصاویر بزرگتری استفاده کنیم چون مردم حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند. ما از تصاویر منحصر به فرد استفاده میکردیم چون هیچ مجله دیگری این کار را نمیکرد.
مجله The Furrow به کشاورزها کمک میکند تا با یادگیری نکات و اصول کشاورزی محصول بیشتر و بهتری برداشت کنند و در کنار آن با محصولات جان دیر یا طرز استفاده از هرکدام آشنا میشوند.
مجله به اندازهای موفق شد که کشاورزها آن را به عنوان یک منبع معتبر اطلاعات کشاورزی میخواندند و تصاویر مجله را روی دیوار خانه میچسباندند.
حالا مجله در ۱۲ زبان و ۴۰ کشور منتشر میشود. در نقطه اوج ۴ میلیون خواننده داشت و حالا با فعال شدن کانالهای دیجیتال، نسخه چاپی هنوز حدود ۱/۵ میلیون مشترک دارد.
بعد از موفقیت این مجله، تعداد زیادی مجلۀ مشابه توسط کسبوکارها راه اندازی شد. مجلهها به چنان رونقی رسیدند که خیلیها مشترک دائمی چند مجله عمومی یا تخصصی میشدند.
من که در ایران مجله ماشین، دانستنیها، دانشمند، موفقیت و خانواده سبز میخواندم. اگر متولد دهه ۸۰ به بعد هستید شاید هیچکدام از این نامها را نمیشناسید.
اوج گرفتن تبلیغات در عصر رادیو و تلویزیون
از حدود دهه ۱۹۲۰ میلادی یعنی زمانی که در هر خانه یک رادیو بود، تولید و بازاریابی محتوا وارد عصر جدیدی شد. صدا و بعد از آن تصویر به کمک تلویزیون به خانهها رسید.
با این که در این دوره هم نمونههایی از تولید محتوا با اهداف کسب درآمد و بازاریابی دیده میشود اما تبلیغات خیلی پررنگتر بود.
برای مثال اولین سریال رادیویی به سفارش شرکت Procter & Gamble در دهه ۱۹۳۰ از رادیو پخش میشد و وسط آن صابونهای تولیدی همین شرکت را معرفی میکردند. این سریال طرفدار زیادی پیدا کرد. سبک خاص داستان و کش دادن الکی باعث شد اصطلاح سریال آبکی یا نمایش صابونی (Soap Opera) برای همه سریالهای رادیو و تلویزیونی مشابه استفاده شود.
تا مدتها کمپینهای تبلیغاتی مردم و کسبوکارها را دیوانهوار عاشق خود کرده بود تا این که سر و کله اینترنت پیدا شد.
عصر اینترنت عصر محتوا برای دیدن ویدیو های رایگان به سایت دوره دیجیتال مارکتینگ بروید.
دنیای بدون اینترنت چقدر کسل کننده بود مگر نه؟ وقتی اینترنت و رایانههای رومیزی با آن مانیتورهای بزرگ به خانههای مردم رسید هیچکس فکرش را نمیکرد این پدیده تا این اندازه قرار است روی زندگی تک تک ما تاثیر بگذارد.
اگر نام اولینها را کنار بگذاریم، رونق گرفتن تولید محتوا در عصر اینترنت چند نقطه عطف مهم دارد.
گسترش وبلاگها
شروع به کار موتورهای جستجو به ویژه گوگل
ظهور شبکههای اجتماعی
در روزهای اول اینترنت فقط برای انجام کارهای ساده استفاده میشد اما به سرعت تبدیل به اقیانوسی از اطلاعات شد. صدها وبلاگ شروع به انتشار مقالات، اخبار و تصاویر کردند. پیدا کردن اطلاعات موردنیاز در این اقیانوس سخت شد پس موتورهای جستجو مثل گوگل وارد شدند و کار را راحت کردند.
مردم برای چه چیزهایی جستجو میکردند؟ برای هرچیزی از راهنمای باز کردن لولۀ سینک آشپزخانه تا مقالههای علمی. خب معلوم است که در این دنیا کسی برنده است که محتوای بهتر و بیشتری تولید کند.
نقطه عطف سوم ظهور شبکههای اجتماعی بود. اگر یادتان باشد گفتیم که برندها فهمیدند باید با مشتری ارتباط برقرار کرد و چه چیزی بهتر از شبکههای اجتماعی.
حال در دورانی هستیم که کمتر کسبوکاری پیدا میشود وبسایت اختصاصی یا حداقل صفحهای در شبکههای اجتماعی نداشته باشد.
تولید محتوا چه فرقی با تبلیغات دارد؟
تفاوت تبلیغات و بازاریابی محتوااگر قسمتهای قبلی را با دقت خوانده باشید تفاوت بازاریابی محتوا و تبلیغات را درک کردهاید اما برای روشن شدن موضوع نیاز به یک مرز مشخص بین این دو حوزه داریم.
تبلیغ پیامی یکطرفه است که به درستی به مخاطب منتقل میشود. منظور از «به درستی» یعنی پیامی مناسب، در زمان و مکان مناسب. هدف تبلیغات هم هرچیزی میتواند باشد؛ از یک محصول ساده تا تبلیغ یک حزب سیاسی یا حتی یک باور و عقیده.
تولید محتوا یکی از مراحل چرخه بازاریابی مبتنی بر محتوا است و روشی برای برقراری ارتباط دوطرفه و پایدار با مخاطب است. به طور کلی (نه همیشه) هدف تولید محتوا کسب درآمد مستقیم (از خود محتوا) یا غیر مستقیم (بازاریابی برای محصول یا خدمات) است.
تبلیغات بیشتر در مرحله آگاهی (Awareness) از قیف فروش موثر است اما تولید محتوا در مراحل پایینتر قیف فروش تاثیر بیشتری دارد.
برای مثال، ما با دیدن بیلبورد تبلیغاتی با برند یک آژانس مسافرتی فقط آشنا میشویم اما دنبال کردن شبکههای اجتماعی و تماشای کلیپهایی جذاب از جاذبههای گردشگری و نظر نوشتن زیر پستها ما را به برند وابسته میکند.
دنبال یه کار پر درآمد از اینترنتی؟
آیا هر کسبوکاری به محتوا نیاز دارد؟
اگر خیلی ساده بگوییم، بازاریابی مبتنی بر محتوا برای هر کسبوکاری که بتواند محتوای مفید و با کیفیت تولید کند ضروری است.
تولید و بازاریابی محتوا مزیتهای زیادی دارد که مهمترین آنها موارد زیر است:
میتوانید از خود محتوا کسب درآمد کنید.
برای محصول یا خدمات شما مشتری میآورد.
یک روش کم هزینه است.
کمک به ایجاد شهرت، اعتماد و اعتبار میکند.
نتایج و عملکرد آن به راحتی قابل تحلیل است.
در وفادارسازی مشتریان تاثیرگذار است.
هر کسبوکاری میتواند از روش محتوا کمک بگیرد اما فعالیت در همه کانالها و بسترها ضروری نیست.
بعضی وقتها یک پیج اینستاگرام تمام مزیتهای گفته شده را تامین میکند و بعضی وقتها همزمان باید وبسایتی پر از مقاله داشت، کتاب نوشت، در شبکههای اجتماعی فعال بود، پادکست ساخت و کلیپ تولید کرد.
این که تولید محتوا در چه ابعاد و چه کانالهایی نیاز است بستگی به موضوع کسبوکار، نوع محصول یا خدمات، پرسونای مشتریان و از همه مهمتر زمان و هزینه لازم دارد.
خلاصه این که اگر در کسبوکار خود میتوانید تولید محتوا کنید حتماً این کار را انجام دهید.
محتوا خودش یک کسبوکار است
هزاران شرکت یا افرادی به تنهایی با محتوا کسب درآمد میکنند. دو روش متداول و پرطرفدار کسب درآمد از محتوا یکی فروش خود محتوا و دیگری تبلیغات است.
کافی است یک وبسایت پربازدید ایجاد کنید یا کانالها و صفحههای پرطرفدار در شبکههای اجتماعی بسازید و بعد سفارش تبلیغات بگیرید.
در روش فروش خود محتوا هم باید محتوای تولیدی به اندازهای ارزشمند باشد که مخاطب حاضر شود برای آن پول بدهد. همین حالا هم وبسایتهایی هستند که برای استفاده از مطالبشان باید اشتراک بخرید. سایت متمم یک نمونه خوب در ایران است.
خب اگر تولید محتوا اینقدر بازار بزرگی دارد، پس شغل آن هم باید جالب و پردرآمد باشد. در قسمت بعد کمی هم درباره شغل آن توضیح میدهیم.
شغل تولید محتوا چیست؟
شغل تولید محتوا در سالهای اخیر آنقدر متقاضی پیدا کرده است که خیلی افراد (مثل من) آن را به عنوان شغل اصلی انتخاب میکنند و برای بعضی هم شغل دوم است. موضوعات و کارهای محتوا زیاد است و هرکس با هر علاقهای میتواند در یکی از حوزههای آن کسب درآمد کند. خیلی هم سخت نیست؛ میتوانید یک فریلنسر دورکار باشید یا یک کارمند حضوری در شرکتهای بزرگ. فقط باید مهارتهای اولیه را که در ادامه توضیح دادیم یاد بگیرید.
کارشناس تولید محتوا میتواند برای وبسایتها مقاله بنویسد، برای شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام پست بسازد و منتشر کند یا ویدیو کلیپ، پادکست، ایبوک و ... تولید کند.
امروزه شغل کارشناس تولید محتوا یک شغل نسبتاً تخصصی شده است. یعنی یک نفر نمیتواند دهها کار مختلف انجام دهد. بدون دانش و تجربه هم هرکسی نمیتواند یک شبه کارشناس تولید محتوا شود.
در حال حاضر، مشاغل تولید محتوا به طور عمده متمرکز بر تولید محتوا برای سایت و شبکههای اجتماعی هستند؛ و متاسفانه در ایران به دلیل فیلتر شدن اکثر شبکههای اجتماعی به جز اینستاگرام، بخش بزرگی از تولید محتوا محدود به سایتها و اینستاگرام شده است.
به همین دلیل است که اگر همین الان سری به سایتهای کاریابی و آگهی استخدامی بزنید، میبینید که همه شرکتها دنبایل نیروهای تولید محتوا برای سایت و اینستاگرام خودشان هستند.
خب پس ما هم مهارتها و وظایف این دو شغل جذاب در بازار کار ایران را معرفی میکنیم.
شغل تولید محتوا برای اینستاگرام
تولید محتوا در اینستاگرام نیازمند شناخت کامل این شبکه اجتماعی است.پس قبل از هرچیزی باید خودتان یک اینستاباز حرفهای باشید. یعنی صبح که بیدار شدی قبل از هرکاری اینستاگرام را باز میکنی :)
برای این که شرکتی به شما اعتماد و مثلاً پیج اینستاگرامی خودش با چند صد هزار یا چند میلیون فالوور را به دست شما دهد، باید چند مهارت مهم داشته باشید:
نویسندگی برای نوشتن کپشن یا نوشتن روی تصاویر و استوریها
گرافیک (کار با ابزارهای فتوشاپ، ایلاستریتر یا انواع اپلیکیشنهای موبایل ساخت پست و استوری)
آشنا با اصول عکاسی و فیلمبرداری
مهارت ویرایش ویدیو (نه در حد فیلمهای هالیوودی ولی در حد کارهای ساده)
مدیریت پیج (گذاشتن پست و استوری، پاسخگویی درست به کامنتها و پیامها)
تحلیل و ثبت گزارش بازخوردها و آمارهای پیج
هرچه پیج شما فالوور و تعامل بیشتری داشته باشد، امکان دارد تعداد ادمینها بیشتر شود و کارها بین چند نفر تقسیم شود. مثلاً گرافیست فقط پست بسازد، یک نفر فقط پیامها و نظرات را جواب دهد و ...
شغل تولید محتوای متنی برای سایت
کارشناسان تولید محتوای نوشتاری معمولاً برای سایتها استخدام میشوند. این افراد مقالاتی مثل همین مقالهای که در حال خواندنش هستید مینویسند.
الان به طور کلی کارشناسان تولید محتوا افرادی با تخصص یا مهارتهای زیر هستند:کارشناس تولید محتوا
نویسندگی
کپیرایتینگ
طراحی (البته نه در حد یک گرافیست)
اصول بازاریابی دیجیتال
سئو
این مهارتها مهم هستند اما مهمتر از همه داشتن دانش و مسلط بودن کارشناس تولید محتوا به موضوع است.
اگر فردی مهارتهای اولیه را داشته باشد اما هیچ سررشتهای از پزشکی و سلامت نداشته باشد، به سختی میتواند در این حوزه محتوای اصیل، با کیفیت و مفید تولید کند. البته غیرممکن نیست چون هزاران محتوا در هر موضوع منتشر شده است و خیلیها با کمک محتواهای قبلی، محتواهای بهتری تولید و منتشر میکنند.
نه مردم به محتوای بیکیفیت و غیرکاربردی علاقهای دارند و نه موتور جستجوی گوگل. فاکتور E-A-T به همین دلیل در الگوریتمهای گوگل اضافه شد تا محتواهایی که توسط افراد متخصص، معتبر و قابل اعتماد تولید شدهاند رتبه بهتری در نتایج جستجو بگیرند. (برای اطلاعات بیشتر مقاله الگوریتم فلوریدا ۲ را بخوانید).
و در انتها خیلی خیلی مواظب باشید به یک «کپی کننده محتوا» به جای «تولید کننده محتوا» تبدیل نشوید چون آخر و عاقبت ندارد.
بازار کار تولید محتوا
در حال حاضر تقاضا برای استخدام کارشناس تولید محتوا خیلی زیاد اما تعداد افراد متخصص در این حوزه خیلی کم است. کافی است نگاهی به آگهیهای استخدامی بیندازید. از یک کسبوکار ساده تا بزرگترین شرکتها دنبال نیروی تولید محتوا هستند.
آیا باید محتوای قدیمی خود را بروزرسانی کنید؟حتما بخوانید: آیا باید محتوای قدیمی خود را بروزرسانی کنید؟
شاید فکر کنید دلیل کمبود نیرو سخت بودن کار تولید محتوا باشد. در واقع تولید محتوا کار چندان سختی نیست اما به دلایلی مثل ناآشنا بودن جوانها با این شغل، نیاز به یادگیری شخصی و مداوم و خلاقیتمحور بودن، متقاضی زیادی ندارد.
تولید محتوا از آن شغلهایی است که نه در دانشگاهها رشتهای دارد و نه یک شغل کلیشهای با کارهای روتین و تکراری است که یک روزه یاد بگیرید. به همین دلیل خلاق بودن برای این شغل ضروری است.
در این شرایط اگر در ایران دنبال کار هستید این یک بازار بکر و هنوز در حال رشد برای افراد خلاق و اهل یادگیری است.
منبع : نوین
7 راهکار موثر در بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار شما می توانید برای اطلاعات بیش تر به سایت دوره بازاریابی دیجیتال سر بزنید.
استراتژی بازاریابی دیجیتال چیست؟
استراتژی بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار یک برنامه عملیاتی برای دستیابی به اهداف بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار شماست. استراتژی بازاریابی شما چگونگی دستیابی به اهداف را توضیح می دهد.
نمونه هایی از استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار شامل کمپین رسانه های اجتماعی است که شامل مشارکت با اینفلوئنسرها و ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوا می باشد که از راهنماهای آنلاین برای هدایت سرنخ استفاده می کند، یا یک استراتژی بازاریابی رشد که با استفاده از رسانه های اجتماعی و ایمیل باعث ایجاد وفاداری مشتری می شود.
چرا استراتژی بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها مهم است؟
ایجاد استراتژی بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار بسیار مهم است. اگر با یک آژانس بازاریابی اینترنتی، مانند WebFX شریک هستید، به راحتی می توانید اعتماد کنید که یکی از کارهای اولیه آن ایجاد یک استراتژی هوشمند و رقابتی برای شرکت شما است.
بدون استراتژی های بازاریابی دیجیتال، کسب و کار شما برای دستیابی به اهداف خود نقشه ای ندارد. شما می دانید که چه کاری می خواهید انجام دهید اما نمی دانید چگونه؟ این موضوع منجر به راه اندازی یک کمپین دیجیتال مارکتینگ می شود که نمی تواند نتیجه ای به همراه داشته باشد.
برای استراتژی بازاریابی دیجیتال به نکات بسیاری باید توجه کرد تا به مسیر هدف رسید _ گروه تبلیغاتی مثلث
چگونه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایجاد کنیم؟
برند خود را تعریف کنید
برای تعریف نام تجاری و چگونگی ورود آن به تبلیغات آنلاین، از دستور العمل های برند تجاری خود استفاده کنید. به نکات بی نظیر فروش خود (USPs)، نام تجاری و ارزش پیشنهادی خود فکر کنید.
شخصیت های خریدار خود را بسازید
مشخص کنید که کسب و کار شما با شخصیت های خریدار سفارشی به چه کسانی می خواهد برسد. به اطلاعات جمعیتی کاربر و همچنین انگیزه هایی که مردم را به سمت انتخاب شرکت، محصولات و خدمات شما سوق می دهد فکر کنید.
استراتژی های بازاریابی دیجیتال خود را انتخاب کنید
بهترین استراتژی ها را برای کسب و کار خود انتخاب کنید. در مقابل استراتژی های مرسوم، روی تکنیک هایی تمرکز کنید که بیشترین ارزش را برای کسب و کار و صنعت شما دارند.
بودجه بازاریابی دیجیتال خود را تعیین کنید
در مورد قیمت گذاری بازاریابی دیجیتال تحقیق کنید تا بودجه ای واقع گرایانه برای کسب و کار خود داشته باشید. بیشتر مشاغل کوچک ماهانه بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون برای بازاریابی آنلاین هزینه می کنند.
استراتژی خود را طوفان فکری کنید برای فهم بیش تر مطلب می توانید به دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال بروید.
با برنامه ریزی، استراتژی خود را به موفقیت هدایت کنید. اگر تبلیغ می کنید، میزان تبلیغ خود را تعیین کنید. اگر در حال انتشار محتوا هستید، تقویم محتوای خود را بسازید.
کمپین های خود را راه اندازی کنید
به دنبال برنامه ریزی، کمپین های خود را از طریق کانال ها راه اندازی کنید. اطمینان پیدا کنید که همه کانال های شما از اطلاعات ردیابی مناسب برخوردار هستند. به عنوان مثال وب سایت شما باید دارای کد رهگیری Google Analytics باشد.
نتایج خود را پیگیری کنید
عملکرد استراتژی های خود را با ردیابی عملکرد آنها کنترل و اندازه گیری کنید. از ابزارهایی مانند Google Analytics, Google Search Console و Google Ads استفاده کنید تا نتیجه استراتژی های خود و بازگشت سرمایه (ROI) را حفظ کنید.
با این هفت مرحله، شرکت شما می تواند اولین استراتژی بازاریابی آنلاین شما را راه اندازی کند. اگر برای ایجاد استراتژی بازاریابی آنلاین خود به کمک نیاز دارید (یا می خواهید بهترین را ایجاد کنید)، خدمات بازاریابی آنلاین را مانند WebFX در نظر بگیرید.
۷ استراتژی بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار شما
اکنون بیایید هفت استراتژی قدرتمند بازاریابی دیجیتال را برای کسب و کار بررسی کنیم:
SEO فرآیند بهبود وب سایت است طوری که رتبه بالایی در نتایج موتور جستجو برای کلمات کلیدی مربوط به کسب و کاردارد._مجموعه تبلیغاتی مثلث
۱.بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
بهینه سازی موتور جستجو (SEO) امروزه یکی از موثرترین اقدامات بازاریابی دیجیتال است. در بهترین دوره دیجیتال مارکتینگ آن را کامل یادبگیرید.
سئو چیست؟
SEO فرآیند بهبود وب سایت شما است به طوری که رتبه بالایی در نتایج موتور جستجو برای کلمات کلیدی و عبارات مربوط به کسب و کار شما دارد. هرچه کلمات کلیدی بیشتری رتبه بندی کنید و هرچه رتبه بالاتری کسب کنید افراد وب سایت و کسب و کار شما را بیشتر می بینند و با آن آشنا می شوند.
هدف سئو چیست؟
هدف سئو این است که بازدید بیشتری از اعضای مخاطب شما را به وب سایت شما هدایت کند. اینها مصرف کنندگانی هستند که به طور فعال در جستجوی محصولات و خدماتی هستند که شما ارائه می کنید و همچنین کاربرانی که در جستجوی اطلاعات بیشتری از محتوای مورد نظر هستند.
به عنوان مثال اگر شما یک محوطه ساز هستید، ممکن است از SEO برای افزایش رتبه خود در نتایج جستجو برای کلمه کلیدی “طراحی محوطه سازی مسکونی” و “علف های هرز چمن عادی” استفاده کنید. در حالی که این کلمات کلیدی اهداف مختلفی دارند، یکی معامله ای و دیگری اطلاعاتی، آنها مخاطبان شما را هدف قرار می دهند.
چرا از سئو به عنوان یک استراتژی بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار استفاده کنیم؟
وقتی صحبت از استراتژی های بازاریابی دیجیتال می شود، به SEO به صورت یک الزام نگاه کنید. چون هر عضو مخاطب مورد نظر شما را رهگیری می کند، مهم نیست که در کدام قسمت استراتژی شما قرار دارد. دلیل آن این است که تقریباً هر کاربر، جستجو محصول یا خدمات جدید خود را با موتور جستجو آغاز می کند.
به عنوان مثال، آیا می دانید که ۸۰ درصد از مصرف کنندگان، محصولات خود را به صورت آنلاین خرید می کنند؟ یا اینکه پس از جستجوی چیزی، بیش از نیمی از کاربران یک شرکت یا محصول جدید ( بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار) را کشف می کنند؟ با داشتن SEO به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی آنلاین، می تواند یک قدم برای کسب و کار شما باشد.
برای تأکید بر سودمندی سئو به عنوان یک استراتژی بازاریابی اینترنتی، موارد زیر را در نظر بگیرید:
کمتر از ۱۰ درصد جستجوگران به صفحه دوم نتایج جستجو راه می یابند
بیشتر اوقات، هنگامی که یک کاربر در گوگل جستجو می کند، از صفحه اول به صفحه دوم نمی رود. چرا؟ چون چیزی را که به دنبال آن هستند پیدا می کنند، به این معنی که کسب و کار شما در صفحه اول نتایج جستجو جایگاهی مهم دارد.
بیش از ۳۰ درصد جستجوگران روی اولین نتیجه کلیک می کنند
با وجود بسیاری از کاربران که پاسخ های خود را در اولین لیست نتایج جستجو پیدا می کنند، واضح است که شما نمی توانید در صفحه دوم سایت خودتان را رتبه بندی کنید. حتی اگر آنچه را که مردم به دنبال آن هستند داشته باشید، از دید آنها پنهان هستید.
با استفاده از خدمات SEO مبتنی بر عملکرد به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی آنلاین خود، می توانید مشتریان بیشتری جذب کرده و درآمد بیشتری کسب کنید.
آیا می خواهید سئو را به استراتژی بازاریابی دیجیتال خود اضافه کنید؟
با PPC، کلمات کلیدی که می خواهید تبلیغات شما در آن نمایش داده شود پیشنهاد می دهید، _ آژانس تبلیغاتی مثلث
۲.تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک (PPC)
استراتژی بازاریابی آنلاین قدرتمند و مقرون به صرفه دیگر تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) است.
PPC چیست؟
PPC نوعی تبلیغات پولی است که به یک سیستم مبتنی بر حراج متکی است.
با PPC، شما کلمات کلیدی را که می خواهید تبلیغات شما در آن نمایش داده شود پیشنهاد می دهید، هنگامی که جستجوی کاربر شامل کلمه کلیدی شما است تبلیغات شما برایشان نمایش داده می شود، این تبلیغات در بالای نتایج جستجو، بالاتر از لیست های سایت های دیگر ظاهر می شوند.
اگر کاربری تصمیم بگیرد روی تبلیغات شما کلیک کند، هزینه آن کلیک را باید پرداخت کنید. به عبارت دیگر، شما هزینه فضای تبلیغات را نمی پردازید و فقط برای نتایج آن پول پرداخت می کنید.
هدف PPC چیست؟
هدف PPC دستیابی به جستجوگران بیشتر است، به این معنی که آنها آماده خرید محصولات یا خدمات شما هستند. وقتی آنها روی تبلیغ شما کلیک می کنند، به صفحه مقصد شما می رسند.
چرا از PPC به عنوان یک استراتژی بازاریابی دیجیتال استفاده کنیم؟
PPC یکی از مقرون به صرفه ترین روش های تبلیغاتی با هزینه است. برای بسیاری از مشاغل تازه شروع به کار با بازاریابی دیجیتال PPC یک استراتژی بازاریابی آنلاین است. این وب سایت شما را به بالای نتایج جستجو می رساند، که اگر رتبه بندی نتایج جستجوی شرکت شما چندین صفحه باشد، می تواند به شما کمک کند.
در بازاریابی محتوا، کسب و کارمتمرکز بر دستیابی، تعامل و ارتباط با مصرف کنندگان از طریق محتوا است. _ آژانس تبلیغاتی مثلث
۳.بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوایی امروزه یکی دیگر از استراتژی های بازاریابی آنلاین برای شرکت ها است.
بازاریابی محتوا چیست؟
در بازاریابی محتوا، کسب و کار شما متمرکز بر دستیابی، تعامل و ارتباط با مصرف کنندگان از طریق محتوا است. این محتوا که می تواند شامل فیلم ها، پست های وبلاگ، اینفوگرافیک و موارد دیگر باشد، مقادیری را در اختیار کاربران قرار می دهد. دوره دیجیتال مارکتینگ چیست؟
به عنوان مثال، اگر مشاغلی در زمینه فروش لوازم اسکی و اسنوبرد اداره می کنید، می توانید مقاله ای درباره آنچه که یک مبتدی برای اولین تجربه استفاده خود به آن نیاز دارد بنویسید. می توانید مقالاتی در مورد نحوه مراقبت از اسنوبرد و اینکه چه لوازم جانبی می تواند به بهبود عملکرد اسکی کمک کند بنویسید.
با استفاده از این بازاریابی محتوا کلمات کلیدی خاصی را هدف قرار می دهید.
به عنوان مثال مقاله شما در مورد مراقبت از اسنوبرد ممکن است کلمه کلیدی “نحوه نگهداری اسنوبرد” یا “نحوه واکس زدن اسنوبرد” را هدف قرار دهد.
مهم نیست که چه فرمت را برای محتوای خود انتخاب می کنید، مهم این است که برای مخاطبان شما مرتبط و مفید باشد. شما می خواهید محتوای اصلی و با کیفیت ایجاد کنید که باعث شود کاربران بخواهند آن را با دوستان، خانواده، همکاران و سایر افراد در شبکه اجتماعی خود به اشتراک بگذارند.
هدف بازاریابی محتوا چیست؟
هدف کلی بازاریابی محتوا به عنوان یک استراتژی رسانه دیجیتال، ارائه اطلاعات ارزشمند به مخاطبان هدف شما، افزایش بازدید است. از نقطه نظر فنی، بازاریابی محتوا بر روی بهینه سازی محتوای شما و موتورهای جستجو برای بهبود دید شما در نتایج جستجو متمرکز است.
چرا باید از بازاریابی محتوا به عنوان یک استراتژی بازاریابی دیجیتال استفاده کرد؟
بازاریابی محتوا با قابلیت ارتباط با مخاطبان همچنین نرخ تبدیل دو برابر وب سایت، یک استراتژی هوشمند بازاریابی دیجیتال برای استفاده است. بهترین قسمت این است که ۶۲ درصد کمتر از تلاش های بازاریابی سنتی است.
چند دلیل دیگر برای استفاده از بازاریابی محتوا در استراتژی کمپین بازاریابی دیجیتال خود دارید؟
هدف بازاریابی از طریق ایمیل به عنوان یک مبتکر بازاریابی دیجیتال این است که در ذهن مشتریان باقی بماند _مجموعه تبلیغاتی مثلث
۴.بازاریابی ایمیلی (ایمیل مارکتینگ)
بازاریابی از طریق ایمیل یکی از مقرون به صرفه ترین استراتژی های بازاریابی آنلاین است.
ایمیل مارکتینگ چیست؟
بازاریابی از طریق ایمیل بر حفظ مشتریان و همچنین به دست آوردن مشتریان جدید متمرکز است. این یک روش عالی برای ایجاد آگاهی از نام تجاری، بالا بردن کلاس کاری شرکت شما و تشویق خریدهای مکرر است.
بخش اصلی بازاریابی از طریق ایمیل توسعه و اصلاح کمپین های شما و همچنین افزایش مخاطبان است. مانند بازاریابی محتوا، بازاریابی از طریق ایمیل بر ارائه اطلاعات ارزشمند به کاربران تمرکز دارد.
هدف بازاریابی از طریق ایمیل چیست؟
هدف اصلی بازاریابی از طریق ایمیل به عنوان یک مبتکر بازاریابی دیجیتال این است که در ذهن مشتریان باقی بماند و اطلاعات مفیدی مانند اخبار مربوط به صنعت و محتوای شخصی مانند کوپن های محصول را به مشتریان فعلی ارائه دهد که باعث بازگشت آنها می شود.
هدف اصلی بازاریابی در شبکه های اجتماعی افزایش آگاهی، تبدیل برند، ایجاد و حفظ اعتبار شرکت شما است. _مجموعه تبلیغاتی مثلث
۵.بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
استراتژی بازاریابی اینترنتی برای مشاغل در حال رشد، بازاریابی در شبکه های اجتماعی است.
بازاریابی در شبکه های اجتماعی چیست؟ بهترین دوره بازاریابی دیجیتال کدام است ؟
بازاریابی شبکه های اجتماعی بر ایجاد آگاهی از برند و افزایش تبادل ها متمرکز است. یک کمپین بازاریابی در شبکه های اجتماعی، بسته به مخاطب هدف شما و تنظیمات ترجیحی آنها، می تواند یک یا چند رسانه اجتماعی را نشان دهد.
چند مورد از محبوب ترین رسانه های این استراتژی بازاریابی اینترنتی عبارتند از:
فیسبوک
توییتر
لینکدین
اینستاگرام
یوتیوب
پینترست
این استراتژی علاوه بر بازاریابی شرکت شما در شبکه های اجتماعی، غالباً روی تبلیغات نیز متمرکز است.
هدف بازاریابی در شبکه های اجتماعی چیست؟
هدف اصلی بازاریابی در شبکه های اجتماعی افزایش آگاهی و تبدیل برند و همچنین ایجاد و حفظ اعتبار شرکت شما است (بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار). به همین دلیل بازاریابی در شبکه های اجتماعی بر ایجاد محتوای اطلاعاتی و تبلیغاتی، به علاوه تعامل با کاربران در سیستم عامل های مختلف تمرکز دارد.
چرا باید از بازاریابی در شبکه های اجتماعی به عنوان یک استراتژی بازاریابی دیجیتال استفاده کرد؟
کمتر از ۳۰ درصد شرکت ها از رسانه های اجتماعی را به عنوان یک استراتژی بازاریابی استفاده می کنند، فرصت بی نظیری برای مشاغل سرمایه گذاری در آن وجود دارد. حتی بهتر بیش از ۲۵ درصد از وقت کاربر در اینترنت به شبکه های اجتماعی اختصاص می یابد، به این معنی که این یک خروجی عالی برای کسب و کار است.
۶.بهینه سازی جستجوی صوتی
بهینه سازی جستجوی صوتی یکی از جدیدترین استراتژی های بازاریابی اینترنتی برای شرکت ها است.
با بهینه سازی جستجوی صوتی، محتوای وب سایت بر ای جستجو گفتاری با هدف نتایج جستجو گوگل بدست آورید._مجموعه تبلیغاتی مثلث
بهینه سازی جستجوی صوتی چیست؟
با بهینه سازی جستجوی صوتی، شرکت شما محتوای وب سایت موجود و جدید را برای جستجوی گفتاری بهینه می کند. هدف این است که برای وب سایت خود در نتایج جستجوی گوگل را بدست آورید.
چرا؟
دستیارهای مختلف صوتی، از Siri گرفته تا Amazon Echo، از قطعه ویژه برای پاسخگویی به جستجوهای صوتی استفاده می کنند. بنابراین، اگر کاربری بپرسد، “چگونه یک ماشین ظرفشویی متعفن را تمیز کنم؟” Amazon Echo یا Siri با قطعه ویژه پاسخ می دهند.
هدف بهینه سازی جستجوی صوتی چیست؟
هدف از بهینه سازی جستجوی صوتی به دست آوردن قطعه ویژه برای کلمات کلیدی مرتبط با مخاطبان و مشاغل هدف شما است. با رتبه بندی، شرکت شما قابلیت مشاهده آنلاین خود را برای مصرف کنندگان افزایش می دهد، که می تواند منجر به بازدید از فروشگاه، خرید محصول و موارد دیگر شود.
چرا باید از بهینه سازی جستجوی صوتی به عنوان یک استراتژی بازاریابی دیجیتال استفاده کرد؟
با خرید بیشتر گوشی های هوشمند و همچنین بلندگوهای فعال صوتی، جستجوی صوتی در حال تبدیل شدن به روشی جدید و محبوب برای جستجو است. در نتیجه، این یکی از جدیدترین استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای شرکت ها است.
از طریق بازاریابی ویدئویی، توانایی و درامد و فعالیت های شرکت گشترش می یابد و برای مخاطبان هدف خود تمرکز دارد. _مجموعه تبلیغاتی مثلث
۷.بازاریابی ویدیویی
بازاریابی ویدئویی یکی دیگر از استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار (برای مشاغلی) است که قصد دارند درآمد کسب کنند.
بازاریابی ویدئویی چیست؟
از طریق بازاریابی ویدئویی، شرکت شما توانایی و درآمد و فعالیت های خود را گسترش می دهد. مانند بازاریابی محتوا و همچنین بازاریابی از طریق ایمیل کسب و کار شما روی ایجاد فیلم های اطلاعاتی و ارزشمند برای مخاطبان هدف خود تمرکز دارد.
مهم نیست که چه نوع ویدیویی می سازید، شما در تلاش برای ایجاد آگاهی از نام تجاری در میان مخاطبان خود هستید. مانند رسانه های اجتماعی، ایمیل و بازاریابی محتوا، این آگاهی از نام تجاری بعداً می تواند منجر به تبدیل با ارزش شود.
هدف بازاریابی ویدئویی چیست؟
بازاریابی ویدئویی بر بهبود آگاهی از برند، نرخ تبدیل و درآمد شرکت متمرکز است. این اهداف را با ایجاد محتوای ارزشمند و با کیفیت بالا برای کاربران محقق می کند. این استراتژی، مانند بهینه سازی جستجوی صوتی، رفتارهای فعلی کاربر را نیز مشخص می کند.
به عنوان مثال، بزرگسالان حداکثر پنج ساعت در روز را صرف تماشای فیلم می کنند. ناگفته نماند، آگاهی از نام تجاری پس از تماشای کاربر توسط یک ویدئو، اعم از اعلام محصول، تقریباً ۱۴۰ درصد افزایش می یابد.
چرا از بازاریابی ویدئو به عنوان یک استراتژی بازاریابی دیجیتال استفاده می کنید؟
با قابلیت بهبود نرخ تبدیل بازاریابی ویدئویی در حال تبدیل شدن به یک استراتژی بازاریابی آنلاین است. همچنین یک افزودنی عالی برای بازاریابی از طریق ایمیل و بازاریابی محتوا است که هر دو از استفاده از فیلم بهره مند می شوند.
حدود ۹۰ درصد از کاربران برای تصمیم گیری در مورد خرید، اعتبار فیلم را قبول می کنند
مانند بازاریابی محتوا، فیلم های شما نیز می توانند بر خریدهای کاربران تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، یک ویدئو چگونگی نحوه استفاده از محصولی می تواند کاربران را متقاعد کند که محصول شما بهترین محصول برای تجارت یا سبک زندگی آنها است. اگر شرکت شما در بازاریابی تأثیرگذار سرمایه گذاری کند، فیلم تأثیرگذار همچنین می تواند کاربران را ترغیب کند تا شما را انتخاب کنند.
منبع : مثلث
پل ارتباطی اینفلوئنسرها و کسبوکارها چیست؟
اینفلوئنسر مارکتینگ یکی از زیرمجموعههای ارتباطات بازاریابی است و کسبوکارها در این شیوه تلاش میکنند با افرادی که در شبکههای اجتماعی فعال و پرمخاطب هستند ارتباط برقرار کنند.
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، این روزها اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی با کمک افراد تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی فراگیر شده و کسبوکارهای زیادی از این شیوه بازاریابی برای معرفی محصول و خدمات خود استفاده میکنند.دوره دیجیتال مارکتینگ
در مورد این شیوه بازاریابی باید بگوییم که اینفلوئنسر مارکتینگ یکی از زیرمجموعههای ارتباطات بازاریابی است و کسبوکارها در این شیوه تلاش میکنند با افرادی که در شبکههای اجتماعی فعال و پرمخاطب هستند ارتباط برقرار کنند؛ افرادی که بر تصمیم و رفتار مشتریان آنها تاثیر میگذارند. سپس به کمک آنها اطلاعات محصول خود یا هر نوع پیام دیگر را که میتواند منجر به رفتارهای مطلوب شود برای مخاطبان واقعی خود ارسال میکنند.
اما برقراری ارتباط صاحبان کسبوکار با اینفلوئنسرها ممکن است کار سادهای نباشد و کسبوکارها نتوانند به راحتی با اینفلوئنسرهای مناسب حوزه کاری خود ارتباط برقرار کنند. با درک این موضوع نشانت به عنوان یک پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ بستری را فراهم کرده است تا کسبوکارها بدون نیاز به اینکه برای یافتن اینفلوئنسرها تلاش کنند و با آنها وارد مذاکره شوند به آنها به سریع و راحتترین شکل ممکن دسترسی داشته باشند و از خدمات آنها استفاده کنند.
کافیست که کمپینهای تبلیغاتی تعریف و روی وبسایت نشانت معرفی شوند. اینفلوئنسرها پس از بررسی و ارزیابی کمپینها از میان آنها انتخاب و درخواست خود را در وبسایت نشانت ثبت میکنند. در مرحله بعد متقاضیان استفاده از این خدمات، پس از مشاهده و بررسی درخواستهای ثبت شده، یک اینفلوئ را انتخاب میکنند. پس از آن فعالیت اینفلوئنسر شروع میشود و در نهایت پس از پایان کمپین، نشانت گزارش کاملی برای صاحب کسب و کار ارسال میکند.بهترین دوره بازاریابی دیجیتال
به این ترتیب با کمک این پلتفرم، نه تنها دسترسی اینفلوئنسرها و مخاطبان استفاده از خدمات اینفلوئنسر مارکتینگ به یکدیگر سریع و راحتتر میشود، بلکه سرعت اجرای کمپینها نیز افزایش مییابد و نشانت بر نحوه اجرای کمپین توسط اینفلوئنسر تا پایان مسیر، نظارت دقیق و کامل دارد.
تسهیل برقراری ارتباط بین اینفلوئنسر و متقاضیان دریافت خدمات اینفلوئنسر مارکتینگ، شفافیت قیمت، نظارت دقیق بر نحوه اجرای کمپینها تا پایان پروژه، امکان انتخاب آزادانه برای ۲ طرف قرارداد، ارائه گزارشهای آماری کامل و افزایش سرعت اجرای کمپینها از مزایای دریافت خدمات اینفلوئنسر مارکتینگ از نشانت است. اگر شما هم به عنوان یک اینفلوئنسر قصدا دارید با برندهای مختلف همکاری کنید؛ اگر به عنوان صاحب یک کسبوکار نیاز به دریافت خدمات اینفلوئنسر مارکتینگ دارید به نشانت مراجعه کنید.
می توانید برای آموزش و یادگیری بیشتر در این زمینه از وب سایت HubSpot مراجعه کنید و یا در دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال شرکت کنید.
منبع:خبرگزاری مهر